به نظر ... به قول ... 6
201- حرف مفت می زنند
202- حرف حساب می زنند
203- اون هایی که بریده اند
204- به اینجاشون رسیده
205- به قول مهره های سوخته
206- به قول مهره های نسوز
207- به قول اون هایی که خشکه تا می کنند
208- اون هایی که تا خشکه تا می کنند
209- اون هایی که تا خشک نشده تا می کنند
210- اون هایی که سلف می فروشند
211- اون هایی که سلف نمی فروشند
212- اون هایی که می گویند مگه مالمون رو از سر راه آورده ایم
213- می گویند مگه بچه مون رو از سر راه آورده ایم
214- مگه جونم زیادی کرده
215- اون هایی که خونشون رنگین تره
216- اون هایی که خونشون رنگینه و تره
217- اون هایی که تر و خشک رو با هم می سوزونند
218- اون هایی که باید تر و خشکشون کرد
219- دستشون به دهنشون نمی ره
220- دستشون به جیبشون نمی رسه
221- دستشون به خرج نمی ره
222- پاهاشون نمی ره
223- خودشون نمی روند
224- جایی ندارند که بروند
225- از خونه رونده از کوچه مونده
226- دست از پا کوتاه تر برمی گردند
227- به تخم چشم چپ وراستشون هم اعتماد ندارند
228- چشم دیدن کسی رو ندارند
229- اصلا چشم ندارند
230- اصلا کسی رو ندارند
231- اصلا کسی نیستند
232- چیزی برای گفتن ندارند
233- کم دارند
234- زیاد دارن نمی دونند چی کارش بکنند
235- هر روز یه طرف می افتند
236- تکلیفشون روشن نیست
237- تکلیفشون سنگینه
238- تکلیف ندارند
239- بلاتکلیفند
240- مسؤولیت سرشون نمی شه
241- مسؤولیتی ندارند تا سرشون بشه
242- کسی به اون ها نداده
243- باری به هرجهتند
244- بارشون سنگینه
245- سبکبارند
246- بار خودشون رو بسته اند
247- بار و بونه ای ندارند
248- به قول اون هایی که ته کشیده اند
249- حال ندارند
250- حس نوشتن دیگه ندارند