تریبون آزاد

پرسش‏هایی درباره‏ی نوشتن

      1. به چه انگیزه‌ای بنویسیم؟ ( انگیزه‏ی نوشتن )
2. درباره‏ی چه چیزی بنویسیم؟ ( موضوع نوشتن )
3. چه چیزی بنویسیم؟ ( محتوای نوشتار )
4. چرا باید بنویسیم؟ ( هدف از نوشتن
5. برای کی بنویسیم؟ ( مخاطب ما در نوشتن )
6. به چه شکلی بنویسیم؟ ( سبک و شیوه‏ی نوشتار )
7. با چه زبانی بنویسیم؟ ( زبان نوشتار )
8. چگونه بنویسیم؟ ( روش نوشتن )

1. به چه انگیزه‌ای بنویسیم؟
این پرسش را به گونه‌های دیگری نیز می‌توان مطرح کرد. از جمله می‌توان به جای آن، این جملات را به کار برد:
1- به چه امیدی برای نوشتن این مطلب، دست به قلم بشوم؟
2- چه چیزی من را به نوشتن این مطلب به‌خصوص وادارکرده است؟
3- محرک من برای نوشتن یا تنظیم این نوشته چیست؟
4- چه چیزی باعث شده که من این مطلب به‌خصوص را به رشته‏ی تحریر درآورم؟
5- و به‌طورکلی علت دست به قلم گرفتنم چیست؟
     البته ممکن است بعضی از این پرسش‌ها درمورد همه‏ی نوشته‌ها کلیت نداشته یا تنها درمورد دسته‏ای از نوشتارها مصداق داشته باشد؛ بنابراین شما باید در مورد این مسأله درست تصمیم بگیرید و پاسخ این پرسش را به درستی پیداکنید وگرنه ممکن است دچار سردرگمی بشوید و انرژی خود را در هنگام نوشتن از دست بدهید. درست مانند اتومبیلی که در وسط راه پنچر می‌شود.اگر انگیزه‏ی کافی برای نوشتن نداشته باشید، در میان راه، نوشتن را رها خواهیدکرد و ابهاماتی از این دست سراغ شما خواهد آمد:
- چرا
باید بنوبسم؟
-  نوشتن چه مشکلی از من حل می‌کند؟

      برای خود من خیلی پیش آمده که در گرماگرم نوشتن، یک دفعه انگیزه‌ام را از دست داد‌ه‌ام و نوشتن یک مطلب برایم بیهوده به نظر رسیده و در نتیجه، نوشتن را رها کرده‌ام. در مورد پرسش ( علت دست به قلم گرفتن )آخر باید گفت که این یک پرسش عمومی است. شما باید بدانید قلم به دست شدنتان از کجا آب می خورد یعنی واقعا چه چیزی باعث شده که قلم به دست بشوید و قلم به دست بگیرید! البته ممکن است بگویید قلم و نوشتن ابزاری است برای بیان اندیشه‌ها و اظهارنظرات و بازگوکردن چیزهایی که در دل داریم اگرچه این پاسخ درست است ولی برای جستجوی انگیزه، لازم است نیاز خود را به نوشتن واکاوی کنید.
     به این ترتیب شاید به بیان فنی‌تر بتوان مساله را این‌طور مطرح کرد: چه نیازی محرک شما برای نوشتن شده است؟ یا بهتر بگوییم: چه کمبودی باعث شده تا شما به نوشتن روبیاورید و با نوشتن و بازگوکردن مطالب خودتان کدام نیاز درونی را تامین می کنید یا فکر می کنید با این کارچه نیازی را می توانید برآورده کنید یا این کار چه مشکلی از شما حل می کند؟
برای نمونه:

        ·  گاهی انسان برای رفع خستگی به نوشتن رو می آورد.
·  گاهی برای فرافکنی عقده های درونی چیز می‌نویسد.
·  گاهی از روی تفنن و برای پرکردن اوقات فراغت.
·  به خاطر کسب درآمد، مقاله یا نوشته ای را تنظیم می‌کند.
·  از روی عادت می نویسد و اصلا به نوشتن عادت کرده است.
·  نوشتن وسیله ای است برای درست اندیشیدن او و بدون نوشتن نمی‌تواند روی افکار خود تسلط و تمرکز داشته باشد.
·  نوشتن ابزاری برای انتقال اندیشه‌های او در کنار زبان و گفتار و ابزار دیگر مانند هنرهاست.
·  نوشتن، روشی برای تعدیل و هماهنگ سازی نیروهای روانی و خلاصی از روان‌پریشی و آشفتگی روانی عادی حاصل از زندگی روزمره است.

      وگاهی هم نوشتن به منظور نظم و انسجام بخشیدن به کارها و به عنوان منظورکردن گزینه ای ثابت در برنامه‏ی روزانه انجام می‌شود.

شما نیز می توانید گزینه های دیگری را به این فهرست اضافه کنید و نیاز و انگیزه‏ی خود را از نوشتن بررسی کنید. نکته‏ی مهم این است که بی انگیزه نباشید و مهمتر این است که بدانید آیا انگیزه‏ی شما برای نوشتن کافی است و آیا نوشتن برای نیازی که شما به دنبال آن هستید پاسخ کافی دارد. مثلا چنانچه برای رفع خستگی ساعتی را در شبانه روز به نوشتن اختصاص داده اید، واقعا تا چه اندازه به شما کمک می کند.اینجاست که یک ارزیابی و اندازه گیری درست و حسابی برای یک نوشتن ساده ضرورت پیدا می‌کند. ( بعدا در این باره بیشتر صحبت می کنیم. )
من پیش از هر چیز مجبورم انگیزه های معمول در نوشتن را بررسی کنم؛ به همین منظور یک بار دیگر ولی این بار باعبارت‌های بهتری انگیزه‌های نوشتن را فهرست می‌کنم.